آیا یک فاجعه دیگر در راه است آیا ممکن است موجودات زنده بشمول انسان بار دیگر در زمین نابود شوند؟
طرفداران پیشگویی های شوم بخاطر ادعای شان همیشه به آسمان می نگرند. در جریان دهه 1980 میلادی همه درگیر یک همدم مشکوک خورشید بنام نمسیس بودند که هر 26 میلیون سال باعث بارش مرگبار سیارک ها به سوی زمین میشود. بعد در جریان دهه 1990 بحث و گفتگو های داغی در مورد یک جرم آسمانی دیگر بنام نیبیرو جریان داشت که قرار بود زمین را در سال 2003 نابود کند.
اما حالا یک تهدید دیگر و نه از جنس نمسیس و نیبیرو بلکه یک تهدید واقعی مطرح شده. نام این تهدید ستاره کوتوله گلیس 710 (ستاره کوچک نارنجی کمرنگ با قدر 10) است که حدود 63 سال نوری در صورت فلکی مار افسای قرار دارد. حدود 10 سال قبل اخترشناسان برای اولین بار به کمک رصد های ماهواره فضایی هیپارکوس این ستاره کوچک را کشف نمودند که حدود یک و نیم میلیون سال بعد گلیس 710 به فاصله کمتر از 1.3 سال نوری به خورشید نزدیک میشود.
ابر اورت که منظومه شمسی ما را به صورت یک حباب پوشانیده و خانه میلیارد های سنگ و یخ آسمانی است، حدود 8 تریلیون کیلومتر یا (50 هزار واحد نجومی که 50 هزار بار فاصله زمین و خورشید می شود) از خورشید فاصله دارد. البته این فاصله برای جاذبه یا کشش گرانشی یک ستاره کوچک که جرم آن 0.6 برابر جرم خورشید است زیاد نیست و نمی تواند سیارات منظومه شمسی را از مدار و جایگاه فعلی شان بیجا بسازد. اما بی نظمی و اغتشاشی را در ابر اورت که در لبه های نیروی جاذبه خورشید قرار دارد، بوجود می آورد و در نتیجه میلیون ها سنگ و یخ بزرگ و کوچک را به قسمت های درونی منظومه شمسی یعنی دقیقأ به سوی زمین و دیگر سیارات پرتاب میکند.
شاید این را هم شنیده باشید که در چند مورد به نابودی گسترده موجودات زنده هم اشاره شده که به حرکت منظومه شمسی ما از درون بخش های متراکم (چگال) صفحه کهکشانی راه شیری ارتباط دارد و این حرکت احتمال برخورد یا رویارویی با خیلی از اجرام را بیشتر می سازد.
ابر اورت جایگاه میلیارد ها سنگ یخی بزرگ و کوچک است
گراتسیا سانچز و تیم اش تخمین زده اند که احتمال دارد طی چند میلیون سال آینده به تعداد 2.4 میلیون ساکن ابر اورت مدار زمین را قطع نموده و خطر برخورد سیارک ها را با زمین تا ده درصد بالا می برد.
ولی حرکت و فاصله ستاره ها در کتالوگ هیپارکوس در سال 2007 بار دیگر بررسی شد و تحلیل های تازه از آن و اطلاعات (داده) های آقای ودیم بابیلوف از ( رصد خانه پلکووا) نشان میدهد که ستاره کوتوله گلیس 710 یک اندازه مشکل تر از آن است که قبلأ تصور می شد.
بعد از انجام یک میلیون شبیه سازی در کمپیوتر که بر اساس خطا های رصدی مختلف بود، بابیلوف تائید نمود که این ستاره 86 درصد شانس عبور از مرز های بیرونی ابر اورت را دارد که حدود 1.6 سال نوری از خورشید فاصله دارد. در ضمن شبیه سازی های او امکان 1 بر 10 هزار بار ورود گلیس را به محدوده 0.02 سال نوری و یا حدود 1 هزار واحد نجومی تائید نمود. اگر یک ستاره فقط 50 مرتبه دور تر از مدار پلوتو عبور کند حتمأ ابر اورت را متلاطم می سازد و میلیون ها شهاب سنگ را به درون منظومه شمسی پرتاب میکند.
اما تا حال که شهاب ها در کمربند کوپیر قرار دارند و احتمال بیجا شدن خود سیارات هم نمی رود، زیرا نیروی گرانشی (جاذبه) خورشید بر یک شهاب در کمربند هزار بار قوی تر از کشش یک ستاره در حال عبور است.
این نقشه فاصله و زمان احتمالی رویارویی یا نزدیک شدن ستاره گلیس 710 را در آینده نشان میدهد. باید بخاطر داشت که 1 پارسک برابر است با 3.26 سال نوری.
اما یک پویاشناس بنام هال لویزن از انستیتوت تحقیقاتی جنوبی می گوید " فکر کردن در مورد اینکه چه چیزی اتفاق می افتد متکی بر این حقیقت است که این ستاره به خورشید نسبت به اکثر شهاب ها به خود خورشید نزدیکتر میشود. بنابرین گردش خورشید تغییر می کند، اما نه ابر اورت. در آنصورت خورشید به مسیر دیگری در حرکت می شود و ابر اورت هم به مسیر خود ادامه میدهد.
اما به راستی چنین رویارویی اتفاق می افتد؟ ولی چنین اتفاقی قبلأ افتاده. پویا شناس به این واقعیت اشاره میکند که احتمالأ ابر اورت به یک فاصله حدود 60 واحد نجومی نزدیکتر میشود. سپس مدار عجیب و غریب 12 هزار ساله دنباله دار سدنا 90377 است که مدارش بدور خورشید بین 76 تا 976 واحد نجومی می باشد. هیچ رویارویی سیاره ای نمی تواند سدنا را این قدر دور پرتاب کند و تنها توضیح برای مدار چنین کشیده شده سدنا این است که این تکان گرانشی یا جاذبه ای او در اثر رویارویی با یک ستاره در زمانه های خیلی دور بوده.
اما اگر نیم پر گیلاس (لیوان) را ببینیم، این است که تحلیل و ارزیابی های بابیلوف از 35 هزار ستاره در محدوده 100 سال نوری از خورشید هیچ مداخله یا رویارویی نزدیک را طی 2 میلیون سال آینده نشان نمی دهد. او همچنین 9 ستاره جدید را به فهرست رویارویی های گذشته و آینده تا محدوده 6 و نیم سال نوری اضافه میکند که هیچ یک از آنها به نزدیکی ستاره گلیس 710 نمی رسند. طی 27 تا 28 میلیون سال آینده از اکنون ستاره پروکیسما و آلفا قنطورس به سوی منظومه شمسی می آیند، اما هیچ کدام به فاصله کمتر از 3 سال نوری نمی رسند.
پس احتمال دارد در آینده یک اتفاق بدی برای زمین رخ دهد. شاید یک سیارک سرگردان در زمان نامناسب و در جای نامناسبی قرار داشته باشد و یک حرکت در قسمت های بیرونی منظومه شمسی کافیست تا مدار آن سیارک به سوی زمین تغییر کند. در هر صورت، باید آرامش را حفظ نمود و بهتر است تمام راه حل ها برای فرار از دام جاذبه این کوه یخی مغناطیسی را روی میز گذاشت و روی آن خوب فکر کرد.
اقدام سریع: تمویل مالی سروی و بررسی کل آسمان
سروی گارد فضایی با هدف مشخص نمودن اجرام نزدیک زمین (NEO) کمتر از 140 متر جریان دارد. شاید این سروی تا ده یا پانزده سال دیگر تمام شود ولی دو جرم کوچکی را که در سال 2002 با قدرت نیم کیلو تن با زمین برخورد کردند از نظر انداخته بود.
اقدام میان مدت: بین 1 تا 10 سال: تخلیه محل برخورد
گزارش سال 2010 اکادمی ملی علوم اصطلاح عجیب دفاع ملکی را بکار میبرد، اما در واقع به معنی حفظ حیات ما و شماست (یعنی تخلیه محلاتی که احتمال برخورد سیارک ها به آنجا میرود). تخریب کنندگان 140 متره آسمانی شاید طی هر 30 هزار سال با یک شهر برخورد کنند، اما حالا هیچ محلی برای چنین سقوطی فعلأ مشخص نیست و حتی آمادگی آن را هم ندارد.
اجرامی آسمانی که میتوانند در محدوده ده ها کیلومتر گونه های حیات را نابود کنند، هر 65 میلیون سال یا بیشتر از آن با زمین برخورد می کنند. اما که میداند، یکی از سیارک های که در آینده برخورد کند، از این نوع باشد.
اقدام دراز مدت: 10 سال و بیشتر از آن:
اگر این هشدار برای مدت ده سال باشد، در آنصورت وقت کافی داریم تا یکی از ابزار های امروزی فضایی خود را که حد اقل طرح آن فعلأ روی کاغذ است بسازیم و بعد به سوی این سیارک پرتاب کنیم. کشش گرانشی و زنبورک های آئینه ای و چندین دستگاه دیگر انحراف کننده برای دفع این گونه اجرام تهدید کننده پیشنهاد شده تا در مدار بعدی اش وارد سوراخ کلید گرانشی نگردد و از مسیر برخورد با زمین منحرف شود. (سوراخ کلید گرانشی در نجوم به قوس کوچکی از مدار یک جرم در حال برخورد با زمین گفته میشود).
اگر چنین جرمی واقعأ در مسیر برخورد با زمین باشد، در آنصورت هیچ کسی نمی تواند گزینه "نیروی ناگهانی" که به معنی سقوط دادن یک جسم بر سطح این گونه اجرام و یا متلاشی ساختن آن است را رد نمی کند و در ضمن گزارش های ناسا 500 درصد احتمال تغییر مدار چنین جرم آسمانی به کمک نیروی ناگهانی را رد میکند.
اما راه حل ایده آل و واقعی شامل یک اقدام دو مرحله ای است که در مرحله اول بکار بردن نیروی ناگهانی و به دنبال آن راندن یک یا چند تکه آن به یک مدار مصئون تر توسط ابزار یا سفینه های دفع کننده می باشد.
در ضمن حتی اگر تمام این تلاش ها به جایی نرسد در آنصورت همه تلاش های استخباراتی زمین باید سعی بر آن کنند تا یکبار دیگر به جستجوی این توده های یخ مغناطیسی به پردازند و متوجه شوند که در کجای کار اشتباه صورت گرفته.